محتوای سایت آموزش جنسی و زناشویی طبتاج جهت کمک به مسایل جنسی و زناشویی خانواده ها تهیه و تنظیم شده است و مناسب افراد زیر 18 سال نمی باشد. در صورتی که زیر 18 سال دارید , این سایت را ترک نمایید .
نقش خانواده در روش آموزشهای صحیح جنسیتی به کودکان و نوجوانان
خانواده در تبیین آموزشهای صحیح جنسیتی به کودکان و نوجوانان نقش موثری ایفا میکند
به گزارش سایت طبتاج یک روانشناس بالینی معتقد است خانواده در تبیین آموزشهای صحیح جنسیتی به کودکان و نوجوانان نقش موثری ایفا میکند.
اولین و مؤثرترین نقش در آموزش مسائل جنسیتی به کودکان را پدر و مادر بر عهده دارند اما باید مقدماتی همچون اعتماد کامل بین فرزند و والدین و آمادگی کامل برای پذیرش این آموزه ها وجود داشته باشد بنابراین اگر فرزندی به پدر و مادر خود اعتماد داشته باشد میتواند تمام صحبت های خود را به آنها بگوید و اگر والدینی به اندازه کافی آگاهی داشته باشند، میتوانند آموزشهای لازم را درباره حریم خصوصی در اختیار فرزندان خود قرار دهند.
چندی است که حادثه تعرض در یکی از مدارس تهران زنگ خطر آموزش هایی در این حوزه را به صدا درآورده است؛ آموزشی که اگر به شیوهای نامناسب برای کودکان و نوجوانان تبیین شود عوارض بدی را به دنبال خواهد داشت.
قربانیان تعرض یا تجاوز، ناخواسته با عوارض روحی سختی دست و پنجه نرم میکنند؛ مشکلی حاد که با آموزشی صحیح و در چارچوب موازین کاملا قابل پیشگیری است همانطور که دانش آموزان آسیب دیده در حادثه مدرسه غرب تهران حالا قربانی رفتاری غیراخلاقی و نبود آموزش صحیح شدند.
فرضی روانشناس بالینی معتقد است برای حفظ آرامش دانش آموزانی که مورد تعرض قرار گرفتهاند باید آن ها را به حال خودشان گذاشت تا آرام شوند؛ نباید مدام از آن ها پرسید چرا چنین اتفاقی افتاد؟، چرا این اتفاق برای بچههای دیگر نیفتاده است؟ و سوالاتی از این قبیل که باعث شود نوجوان آرامش خود را از دست دهد.
فرضی در خصوص اینکه کودکان آسیب دیده در تعرض یا تجاوز جنسی چگونه می توانند به خود کمک کنند، اظهار کرد: مدیر و مشاور مدرسه باید به سرعت جلسهای را برای خانواده ها برگزار کنند و آنها را به آرامش دعوت کنند؛ مشاور نه تنها برای خانواده مورد تعرض، بلکه برای افراد دیگر نیز باید زمان بگذارد و با آنها صحبت کند.
این روانشناس بالینی بیان کرد: برای حفظ آرامش دانش آموزان و خانواده باید آنها را به حال خودشان گذاشت؛ نباید مدام از آنها حول اتفاق ناگوار رخ داده پرس و جو شود.
فرضی با بیان اینکه برخی از کودکان آسیب دیده ممکن است دست به انکار بزنند، گفت: دانش آموزان در این جریان دچار آسیب روانی شدید شدهاند، لذا نباید آنها را تحت فشار قرار داد تا اضطراب ناشی از این حادثه کم شود؛ سعی کنیم فضای امنی برای آنها محیا کنیم تا بتوانند حرفهای خودشان را راحت به مشاور و پدر و مادر بزنند و شرح واقعه دهند، یادمان باشد مدام با جملاتی مثل «تو این کارو کردی»، «خودت مقصر این کار بودی» و مواردی از قبیل به آن ها انگ نزنیم.
وی با تاکید بر اینکه باید تلاش کرد تا این دانش آموزان برون ریزی کنند و به آرامش ذهنی برسند، بیان کرد: بعد از اینکه در دانش آموزان برون ریزی صورت گرفت و آرام شدند، باید به سراغ درمان به کمک روانپزشک و روانشناس برویم؛ باید به خانوادههایی که مورد تعرض قرار نگرفتهاند یاد آوری کنیم، این اتفاق ممکن بود برای فرزندان شما هم رخ میداد، لذا نباید به این کودکان فشار آورد و آرامش روانی آن ها را بر هم زد.
این روانشناس بالینی با هشدار به اینکه باید به کودکان آرامش داد تا ترس در وجود آن ها رشد نکند، یاد آور شد: باید مشاوران مدرسه به نحوی برخورد کنند تا این دانش آموزان به پدر و مادر و همچنین مشاوران خود حرفشان را بگویند و با مشورت درست و همفکری، دیگر چنین اتفاقی برای آنها رخ ندهد.
قربانیان تعرض یا تجاوز، ناخواسته با عوارض روحی سختی دست و پنجه نرم میکنند
حق شناس روان درمانگر کودک و نوجوان اظهار کرد: این افراد دچار اختلالی به نام «اختلال پس از آسیب» میشوند؛ این اختلال معمولا بعد از آسیب توسط فرد تجربه میشود، ترس و فشار روانی که بعد از مواجهه با این رویدادها در فرد به وجود میآید، بیش از اندازه است تا حدی که شخص توانایی کنترل شرایط را از دست میدهد.
افکار مزاحم را از سر خود دور کنید
این روان درمانگر با بیان اینکه برخی آسیب هایی که به کودکان وارد می شود جبران ناپذیر است، عنوان کرد: خاطرات و کابوسهای تکراری و افکار آزاردهنده مدام برایشان مرور میشود حتی گاهی محتوا یا احساسات آن حادثه در خواب تداعی میشود.
حق شناس ادامه داد: علائمی در زندگی فرد رخ می دهد که به آنها «واکنشهای گسستگی» گفته میشود؛ مثل بازگشت به گذشته و در این اوضاع کودک طوری رفتار میکند که حادثه دوباره در حال رخ دادن است حتی ممکن است کودکان در بازیهای خود، رویدادهای آسیبزا را بازسازی کنند.
وی اظهار کرد: اگر در محیط، محرکهایی وجود داشته باشد که افکار و احساسات را تحریک کند، آن فرد دچار استرس شدید در دراز مدت خواهد شد؛ این محرکها به یکی از جنبههای حادثه شبیه هستند، مثلا رنگ پیراهن فرد سواستفادهگر، همیشه کودک به این نوع محرکها واکنش شدید نشان میدهد بنابراین باید کودک را از خاطرات، افکار یا احساسات، گفتگوها، کار و چیزهایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم یاد آور رویدادهای آسیبزا هستند دوری کرد.
این روان درمانگر با اشاره به اینکه فعالیت های ذهنی کودک ممکن است تغییر کند، گفت: اتفاقات ناگوار پیش آمده تغییراتی در فعالیت های فکری، ذهنی و خلق و خوی کودک به وجود میآورد، مانند اینکه ممکن است بعصی از جنبهها و قسمتهای حادثه را فراموش کند، یا در مورد خودش، دیگران و دنیا انتظارات منفی به دست بیاورد، مثل اینکه به خود بگوید «من بچه بدی هستم»، «آدم ها بد هستند» و مواردی از این دست که در این حالت خودش و دیگران را مقصر میداند و حالت هیجانی منفی مثل ترس، وحشت، خشم، احساس گناه و عذاب وجدان را همیشه همراه خود دارد.
حق شناس با بیان اینکه آزار جنسی باعث می شود فرد انگیزه ای برای ساختن آینده روشن نداشته باشد، مطرح کرد: او علاقه خود را به کارهای مهم زندگی مثل تحصیل از دست میدهد؛ احساس میکند که نمیخواهد با دیگران رابطه داشته باشد، نمیتواند هیجانهای مثبت مثل شادی را تجربه کند، در فعالیتها و رفتارهایش نیز تغییراتی رخ میدهد مثلا زودرنج، حساس و بی احتیاط می شود وگاهی ممکن است دست به رفتارهای خطرناک بزند.
وی ادامه داد: این کودکان همیشه گوش به زنگ هستند انگار هر لحظه انتظار یک حادثه را میکشند؛ تمرکز حواس در آنها کاهش پیدا میکند، این کم شدن تمرکز در تحصیل و به یاد سپردن وظایف و کارهای روزمره به وضوح در افراد دیده میشود و حتی به اختلال خواب دچار میشوند.
این روان درمانگر با تاکید بر اینکه تمام علامتهای گفته شده در فرد با هم اتفاق نمیافتد، گفت: این علائم ممکن است در هر فردی با هر فضای فکری، احساسی و رفتاری که دارد، متفاوت ایجاد شود.
حق شناس در پایان یاد آور شد: اگر حادثه یکبار اتفاق افتاد ممکن است باز هم اتفاق بیفتد، هیچ تضمینی در دنیا وجود ندارد که حوادث هرگز تکرار نشوند بنابراین باید کودکانمان را آموزش دهیم و در مقابل جریانهای پیش رویشان مقاوم کنیم.