محتوای سایت آموزش جنسی و زناشویی طبتاج جهت کمک به مسایل جنسی و زناشویی خانواده ها تهیه و تنظیم شده است و مناسب افراد زیر 18 سال نمی باشد. در صورتی که زیر 18 سال دارید , این سایت را ترک نمایید .
نشانه ها و علایم اعتیاد مردان به رابطه جنسی
به گزارش سایت طبتاج
چطور میتوانید تشخیص دهید همسرتان معتاد جنسی است؟
اعتیاد برای همه ما کلمهای آشناست و از ریشه عادت میآید و گاهی آنچنان مخرب است که زندگی فرد را نابود میکند. بین انواع اعتیاد شاید کمتر به عبارت «اعتیاد جنسی» برخورده باشید اما معتاد جنسی برای توصیف افرادی به کار میرود که به نوعی وسواسگونه در پی تجارب جنسی در روابط زناشویی هستند و در صورتی که نتوانند نیازهایشان را برآورده کنند، رفتارشان مختل میشود.
در اصل افرادی که همه کوشش و رفتارشان در زندگی معطوف به جستوجوی رابطه جنسی بوده و زمان زیادی را صرف چنین کاری میکنند و هیچ وقت توانایی متوقف کردن این عمل را ندارند، معتاد جنسی خوانده میشوند؛ معتادانی که برای ترک تقریبا باید همان مراحلی را طی کنند که یک معتاد به مواد باید پشت سر بگذارد. دکتر بهنام اوحدی، روانپزشک درباره این افراد بیشتر توضیح میدهد. دکتر بهنام اوحدی در این باره توضیح میدهد.
اعتیاد جنسی چیست؟
بهطور کلی اعتیاد به رابطه جنسی یک رفتار وسواسی و جبری است که اغلب در مردان اتفاق میافتد اما گاهی خانمها و به ویژه خانمهایی که نرینگی بیشتری دارند هم دچار آن میشوند. افراد دچار اعتیاد جنسی احساس اجبار و بیقراری مداوم و مکرر در برقراری ارتباط زناشویی دارند و اگر در طول روز یا هفته نتوانند رابطه جنسی داشته باشند، نشانههای محرومیتی از خود نشان میدهند که شبیه نشانههای محرومیت از مواد است. یعنی این افراد خسته، کسل، مضطرب و بیقرار میشوند و الگوهای رفتاریشان به هم میریزد و آرامش خود را از دست میدهند. این موضوع آنقدر برای این افراد بزرگ است که آنها از نظر کارکردهای زندگی دچار مشکل میشوند.
اعتیاد از کجا میآید؟
اعتیاد جنسی در شرایطی که فرد در موقعیتهای اضطرابی قرار میگیرد، بیشتر بروز میکند چون وسواس و اجبار هر کدام یک نوع اضطراب هستند و مانند سایر الگوهای وسواسی مثل وسواس پاکی و نجسی، وسواس به تقارن و نظم، افکار وسواسی و. . . این وسواس به رابطه جنسی هم پیدا میشود. گاهی اوقات برای افراد معتاد جنسی تناوب این کار مهم است و گاهی هم تنوع در شیوه رابطه زناشویی اهمیت پیدا میکند و گاهی هم هردو.
محرومیت برایش تنشزاست
بهطور کلی انتظار میرود بعد از گذشت چند سال رابطه جنسی حالت عادی پیدا کرده و زوجین زندگی غیرجنسی پرباری داشته باشند اما برخی از مردان با گذشت زمان افزایش هیجان جنسی را نشان میدهند. در اعتیاد جنسی فرد در اثر محرومیت از برقراری رابطه جنسی دچار تنش، بیقراری و اضطراب شده و کارکرد زندگیاش مختل میشود. فرد عادی با دوری همسر یا زایمان او کنار میآید اما فرد مبتلا به اعتیاد جنسی نمیتواند این موضوع را بپذیرد. متاسفانه برخی از مردان که دچار اعتیاد به رابطه جنسی هستند، در چارچوب خانواده دچار این اعتیاد نیستند و خارج از خانواده آن را دارند.
مراحل اعتیاد به چه صورت است؟
اعتیاد معمولا از افسردگی و اضطراب شروع میشود. به احساس نیاز به جستوجوی روابط جنسی میرسد و بعد به انجام فعل جنسی و در آخر هم به پشیمانی و افسردگی ناشی از عذاب وجدان میانجامد. البته باید به این نکته توجه داشت که روابط فرازناشویی ریشهها و سرچشمههای گوناگونی دارد و این تلقی که هر مردی با روابط فرازناشویی معتاد جنسی است، اصلا درست نیست. یکی از مهمترین عللی که در پس اعتیاد جنسی میتوان و باید به آن توجه ویژه داشت، شیوع بالای افسردگی است. نبود مدیریت شادی و مهندسی هیجان در جامعه میتواند به این موضوع بینجامد و مسوولان باید راهی برای شاد کردن مردم بیابند.
این اعتیاد از کجا میآید؟
برای ریشهیابی اعتیاد جنسی بهتر است ابتدا به وسواس اشاره شود. وسواس در مفهوم بزرگ خود در همه افراد وجود دارد و مانند قند خون یا فشار خون است که در افراد به صفر نمیرسد اما وقتی از یک حدی بالاتر میرود، تبدیل به بیماری میشود.
اعتیاد هم همینطور است که از یک میزان بالاتر تبدیل به اختلال میشود. وسواس یک بیماری ارثی است و مقداری از وسواسهای جنسی چه به صورت انحرافات و چه به صورت اجبار در افراد طبیعی هم ممکن است دیده شود اما زمانی که این وسواس جنسی کارکردهای فرد را مختل کند، بهطوری که به دلیل نداشتن رابطه زناشویی فعالیتهای روزمره خود را تعلیق کند، اعتیاد بروز میکند. افرادی که وسواس و اعتیاد به رابطه جنسی پیدا میکنند، اغلب دستکم یک وسواس دیگر را هم دارند که یا وسواس تمیزی است یا نظم و ترتیب یا تقارن.
افراد معتاد جنسی گاهی همزمان انحراف جنسی هم دارند و علائم مربوط به آن را هم بروز میدهند. این افراد با وجود رفتارهای زناشویی پیوستهای که انجام میدهند، باز هم به ارضای کامل زناشویی نمیرسند و تشنگی مداومی دارند که با هیچ نوع رابطه زناشویی برطرف نمیشود. به همین دلیل دیده شده افراد معتاد جنسی گاهی به سیگار، الکل، مواد مخدر یا محرک هم معتاد هستند.
معتاد جنسی ، خودشیفته است
گاهی اوقات یکی از علائم فرد معتاد جنسی در رفتارهای خودشیفته گونهاش بروز میکند. این مساله به ویژه در آقایان بیشتر دیده میشود. این افراد ممکن است در عرض یک سال چندین ماشین عوض کنند، ساعتهای مچی گران قیمت تهیه کنند یا گوشیهای موبایل بسیار گران بخرند. در واقع برخی از افراد معتاد جنسی خریدهای وسواسی هم دارند و طیف اختلالات کنترل تکانه نیز در این افراد ممکن است دیده شود.
یکسری از افراد معتاد جنسی هم همزمان رفتارهای پرهیجان را دنبال میکنند و از این کار لذت میبرند. البته این به آن معنا نیست که هر کس شکار، خرید یا ساعت مچی و عینک دودی دوست دارد، در گروه معتادان جنسی قرار میگیرد ولی گفته میشود در افرادی که این مجموعه از چیزها را همراه با هم دوست دارند یا مثلا چند رفتار را همزمان با هم دوست دارند، احتمال آن بیشتر است.
نشانههای بارزتر یک معتاد جنسی
معتاد جنسی معمولا فراز و فرودهای خلقی زیادی دارد. یکی از اختلالاتی که با وسواسهای مختلف همراه است، طیف اختلالات افسردگی دوقطبی به ویژه دوقطبی نوع یک و دو یعنی خلق ادواری و خلق چرخهای است. افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند یا ضداجتماعی و خودشیفته هستند هم ممکن است دچار اعتیاد جنسی شوند.
افرادی که علاقهمند رابطه جنسی هستند، معمولا مشخصات خاصی را مدنظر دارند اما افراد عیاش هیچ الگویی ندارند؛ بهطور مثال مردی ذائقه ترش را دوست دارد، مرد دیگری مزه شور را دوست دارد، یکی دیگر مزه شیرین را میپسندد ولی مردی که امروز غذای شور و فردا غذای شیرین میخورد، پسفردا مزه تلخ را دوست دارد و روز دیگر مزه ترش را، دیگر طبیعی نیست.
این اعتیاد با بقیه فرقی ندارد
پس فراموش نکنید
اگر فکر میکنید اعتیاد جنسی به راحتی قابل ترک کردن است، بهتر است بدانید دقیقا همان مراحل ترک مواد مخدر را باید طی کنید.
میل جنسی زیاد با اعتیاد جنسی فرق دارد
– فردی که میل جنسی زیاد دارد، آمادگی انجام رابطه زناشویی را با فاصله زمانی کم دارد و این نیاز در طول زندگی یا دستکم هر دهه از زندگیاش ثابت است.
– برقراری رابطه زناشویی در فردی که میل جنسی زیادی دارد، از یک نظمی برخوردار است.
– اعتیاد جنسی یک نقطه شروع دارد؛ مثلا ممکن است فردی بعد از فوت پدرش یا ورشکستگی یا از زمانی که مهاجرت میکند، دچار این معضل شود که در واقع شیوهای برای کنار آمدن با -استرسها و اضطرابها برای این فرد به حساب میآید.
-در پی ارضای جنسی فرد از تنشها رها میشود و به نوعی به آرامش میرسد یعنی پیامرسانهای مغزی مواد شیمیایی تسکیندهنده ترشح میکنند که این باعث تسکین و آرامش شده و اضطراب فرد را فرو مینشاند. بسیاری از زوجین رابطه جنسی را نوعی دیازپام میدانند و بهطور مرتب صرفنظر از گرمی یا سردی مزاج این کار را انجام میدهند.
الگوهای درمانی سخت نیست
در مورد افراد معتاد جنسی معمولا یک الگوی درمانی به نام قدمهای دوازدهگانه وجود دارد که در مورد بیشتر معتادان استفاده میشود. علاوه بر این رفتار درمانی شناختی بسیار موثر است اما برای این افراد باید دورههای دارودرمانی هم در نظر گرفته شود چون رفتارهای وسواسی را نمیتوان بدون دارو درمان کرد اما در مورد افراد هرزه پیشنهاد متخصصان طلاق درمانی است چون هیچ درمان دیگری کارساز نیست. ۸۰ درصد افرادی که وارد سیستم درمان چهار جلسهای دارو درمانی میشوند، در جلسه دوم بیماریشان تحت کنترل قرار میگیرد اما این مستلزم آن است که خودشان هم بخواهند و همکاری کنند.
فرد بیمار باید بداند که در این روند درمانی بار مسوولیت درمان بیشتر بر عهده خودش است. در اینجا همسر فرد بیمار نیز نقش کمکدرمانگر را دارد و پزشک فقط راهنمای درمان است. فرد باید بداند که چه چیزی از دست میدهد و چه به دست میآورد. رابطه زناشویی یکی از ویژگیهای زندگی متاهلی است اما فرد بیمار باید بداند که با تعدد و تنوع زیاد رابطه چه چیزی را از دست میدهد و چه چیزی به دست میآورد. این فرد اولین چیزی که از دست میدهد خوشنامی و اعتبار است.
کمک همسر برای ترک اعتیاد
در اینجا همسر فرد معتاد باید کنارش بایستد. او باید قدم به قدم با درمان همسرش پیش برود تا کامل بهبود پیدا کرده و به زندگی عادی بازگردد. متاسفانه برخی مشاوران افراد معتاد جنسی را با افراد هرزه اشتباه تشخیص میدهند و بلافاصله پیشنهاد طلاق میدهند. مهارت متخصص باید طوری باشد که ضمن اینکه اعتیاد به رابطه جنسی را در فرد درمان میکند، همزمان نیروی جنسی او را برای آمیزش با همسر حفظ کند؛ به همین دلیل گاهی لازم است فرد در کنار داروها فرآوردههای ویتامینی را نیز تجویز کند.
رواندرمانی هم مهم است
رواندرمانی و گفتاردرمانی هم در ادامه روند درمان برای فرد معتاد جنسی حتما مورد نیاز است ولی در این مورد شیوه روانکاوی یعنی تحلیل روانی توصیه نمیشود بلکه رفتار درمانی شناختی توصیه میشود. شناخت درمانی و رفتاردرمانی نقش بسزایی در این موضوع دارد. البته این موضوع مستلزم آن است که افراد پیگیری کنند چون خیلی از افراد به محض اینکه با دارودرمانی مشکلشان حل میشود، مراجعهشان را قطع میکنند.