به گزارش سایت  طبتاج

12 نکته که باید درباره تاثیر رابطه جنسی بر مغز و احساسات (جذب و بر انگیختگی) بدانید

1. رابطه جنسی برای افراد مختلف معنی متفاوتی دارد

رابطه جنسی می تواند جلوه نهایی عشق و صمیمیت باشد. یا برانگیزنده هیجان. یا یک تسکین دهنده تنش. یا راهی برای تولید مثل. یا تنها گذراندن یک زمان خوشایند زوج در کنار هم. رابطه جنسی می تواند همه اینها و حتی فراتر از اینها باشد. رابطه جنسی معانی متفاوتی برای افراد مختلف دارد. و هر معنی برای شما داشته باشد لزوماً ثابت نیست. رابطه جنسی می تواند در دوران های مختلفی از زندگی، معانی مختلفی برای فرد داشته باشد، حتی از یک روز به روز بعد نیز می توان دیدگاه مختلفی به آن داشت. و باید بدانید که این یک موضوع طبیعی است.

2. علیرغم کلیشه ها، جنسیت هیچ ربطی به واکنش عاطفی به رابطه جنسی ندارد

زنان بیشتر در معرض احساسات هستند، مردان با قاطعیت عواطف خود را کنترل می کنند. حداقل این همان چیزی است که باور عمومی به آن اعتقاد دارد. این نظرات ریشه های عمیقی دارند، اما انسان ها بسیار پیچیده تر از این هستند. بعضی از مطالعات با منبع معتبر نشان می دهد که زنان، حداقل آنهایی که در امریکا و برخی کشورهای اروپای غربی هستند، احساسات خود را بیشتر ابراز می کنند.

آنها همچنین اشاره می کنند که مردان واکنش های فیزیولوژیک یکسان یا بیشتری به استرس های عاطفی می دهند. این تفاوت می تواند ناشی از تاثیر فرهنگ در زندگی باشد. شاید خیلی ساده ما به چیزی که برایمان قابل قبول تعریف شده است، عمل می کنیم. این روزها، مردم کمتر مایل هستند تا مطابق طبقه بندی های ساده جنسی عمل کنند. جنسیت شما هر چه باشد و چطور آن را بیان می کنید، واکنش عاطفی شما به رابطه جنسی، منحصر به خودتان است.

3. برخی افراد نیاز به جذب عاطفی دارند تا کشش جسمی را تجربه کنند

آیا قبل از اینکه فکری درباره رابطه جنسی به ذهن شما برسد، لازم دارید تا سطحی از کشش عاطفی را احساس کنید؟ اگر به نظرتان این طور هستید، مطمئناً تنها نیستید. شاید شما نیاز به پیوند در یک سطح روحانی دارید. شاید این ذهن آنها باشد یا این حقیقت که شما برخی از فلسفه های اساسی زندگی را با یک دیگر در میان می گذارید. شاید وقتی آنها باعث خنده شما می شوند، اولین درد ناشی هیجان را احساس کرده باشد تا اینکه گریه کنید. شاید یک حالت وصف نشدنی، چیزی که نمی توان آن را با کلمات بیان کرد، اما وقتی اتفاق می افتد آن را حس می کنید. شما به دنبال رابطه جنسی هستید. ممکن است وقتی در موقعیت قرار می گیرید، احساس هیجان جسمی داشته باشد و شروع به ارتباط عاطفی کنید. فقط بیرون از آن موقعیت رابطه جنسی ندارید. و عشق ورزی می کنید.

4. برخی افراد متوجه می شوند که کار روی گیرایی جسمی می تواند منجر به جذب عاطفی شود

برخی افراد از نظر جسمی به سمت هم میل پیدا می کنند مانند آهن ربا. در اینجا یک واکنش شیمیایی اتفاق می افتد، یک تمایل کاملاً جسمی برای بودن با شخص دیگر وجود دارد. این شهوت است. وقتی دو نفر از همدیگر خوششان بیاد و برای هم جذاب به نظر برسند، داشتن رابطه جسمی می تواند بیشتر رشد کند. یک بررسی بازنگرانه در سال 2012، دو منطقه از مغز را پیدا کرد که روند پیشروی میل جنسی به عشق را دنبال می کند. یکی از آنها اینسولا است که در قشر مغز قرار دارد. دیگری جسم مخطط است. که در قسمت جلوی مغز قرار دارد. جالب اینجاست که جسم مخطط با اعتیاد به مواد مخدر نیز مرتبط است.

عشق و تمایل جنسی قسمت های مختلفی از جسم مخطط مغز را فعال می کند. رابطه جنسی و غذا از جمله موارد لذت بخشی است که بخش شهوت را فعال می کند. فرآیند شرطی سازی (پاداش و ارزش) بخش عشق را فعال می کند. همانطور که میل جنسی پاداش می گیرد، این تبدیل به عادت می شود، و می تواند منجر به این شود که به مسیر عشق هدایت شوید. هر چه احساس شهوت به سمت عشق پیش می رود، بخش دیگری از جسم مخطط غلبه می کند.

5. برخی ممکن است متوجه شوند که کشش عاطفی و جسمی در دو فضای کاملاً متفاوت کار می کند

انسان ها موجودات پیچیده هستند که لایه های زیادی دارند. برای بعضی از ما، تقسیم مشخصی بین کشش عاطفی و گیرایی جسمی وجود دارد. آنها لزوماً با هم نمی آیند. ممکن است شما از نظر عاطفی جذب فردی شوید بدون اینکه کوچکترین میل جنسی به او داشته باشید. یا شما به شکل دیوانه کننده ای کشش جسمی به فردی داشته باشید که واقعاً از نظر عاطفی برایتان جذابیت ندارد. حتی در روابط طولانی مدت، افراد می توانند بین ایجاد عشق و داشتن رابطه جنسی تغییر رویه بدهند، یا کلا از فعالیت های جنسی چشم پوشی کند و این طبیعی است.

6. صرف نظر از دیدگاه فردی، رابطه جنسی و احساسات مسیرهای مغزی یکسانی را تحت تاثیر قرار می دهند

یک مطالعه در سال 2018 نشان دهنده ارتباط یکپارچه بین فرآیندهای مغزی، جنسی و تناسلی است که با سیستم غدد درون ریز و به طور خاص هورمون کیس پپتین ارتباط دارد. طبق وبلاگ علوم اعصاب دانشگاه تافتز، برانگیختگی جنسی در یک فضا رخ نمی دهد، اما در بافت اتفاق می افتد. این شامل فرآیندهای شناختی، فیزیولوژیکی و عصبی است که همه آنها شامل و تحت تاثیر عواطف قرار می گیرند. منطقی به نظر می رسد.

7. از این گذشته، اکثر افراد عواطف مشابهی را در طول فعالیت جنسی و رهایی تجربه می کنند

هجوم هورمون های جنسی به این معنی است که داشتن احساسات خاص در طول یا بلافاصله بعد از رابطه جنسی نسبتاً رایج هستند. البته، هیچ کس همه عواطف را همیشه احساس نمی کند.

در میان مثبت ترین آنها:

خوشحالی

رهایی کامل

آرامش و آسودگی

رضایت

بسته به شرایط، ممکن است عواطف مثبت کمتری داشته باشید، مانند:

آسیب پذیری

خجالت

احساس گناه

از نظر جسمی یا عاطفی احساس شما را از پای در می آورد

اگر احساس ملامت بعد از رابطه جنسی دارید، ممکن احساس غم، اضطراب یا گریه بعد از مقاربت به سراغتان بیاید

8. برانگیختگی جنسی می تواند بخش هایی از قشر جلوی مغز را خاموش کند

ما همیشه وقتی این حالت برایمان رخ می دهد متوجه آن نمی شویم، اما در ادراک مشهود است. این ها داستان های علمی و تخیلی نیستند و بسیار واقعی است. برانگیختگی جنسی می تواند بخش هایی از مغز را غیر فعال کند که به شما کمک می کند تحلیلی فکر کنید و مانند یک انسان منطقی رفتار کنید. بله، شما واقعاً حواس خود را ترک می کنید. قضاوت و استدلال درست، با میل جنسی از بین می رود، و در هیجان آن محو می شود. وقتی که به واقعیت برمی گردید، ممکن است احساس پشیمانی و خجالت کنید از آنچه که فکرش را خواهید کرد.

نکته: این تو نبوده ای.

9. وابستگی به اکسی توسین نیز وجود دارد

اکسی تونین هورمونی است که در هیپوتالاموس تولید می شود و در هنگام رابطه جنسی جریان می یابد. این جریان اکسی توسین در قسمت جسمی رابطه جنسی نقش دارد و می تواند احساساتی مانند عشق، محبت و خوشی را تقویت کند. به همین دلیل سزاوار عنوان هورمون عشق است. افسوس، شما ممکن است گرفتار احساسات یا شور اشتیاق بی حد و حصر نسبت به عشق شوید. اکسی توسین باعث می شود به دنبال میزان بیشتری از آن باشید.

10. محققان هنوز در حال باز کردن متغیرهای مختلف در معادله شهوت، جذابیت و دلبستگی هستند

زیست شناسی شهوت، جذابیت و دلبستگی بسیار ساده است. مطمئناً هورمون ها در آن نقش دارند. به طور کلی، صرف نظر از جنسیت شهوت با توستوسترون و استروژن هدایت می شود. و شهوت ناشی از هوس برای رابطه جنسی است. گیرایی و جذب به یک فرد توسط دوپامین، نوراپی نفرین و سروتونین هدایت می شود. جذب ممکن است متاثر از شهوت باشد یا نباشد، اما مرکز پاداش مغز یک عامل است. به همین دلیل است که در مراحل اولیه رابطه متزلزل به نظر می رسید یا احساس می کنید در حال راه رفتن روی هوا هستید. وابستگی با اکسی توسین و وازوپرسین تحریک می شود. این همان چیزی است که زمینه را برای عهد و روابط بلند مدت فراهم می کند. برخی از هورمون ها با هم همپوشانی دارند، سطح هورمون ها تفاوت دارد.

بیایید با آن روبرو شویم: رابطه جنسی و عشق پیچیده است. ما فقط در حال بررسی سطحی آنچه هستیم که باعث می شود شخصیت انسان ساخته شود یا رفتار را به راه خاصی می کشد. دانشمندان همچنان بر اسرار تمایلات و احساسات جنسی و نقش آنها بر یکدیگر کاوش می کنند. با این وجود کاملاً ممکن است که ما هرگز این سوال را حل نکنیم، و چیزهای کوچک را برای خیال باقی بگذاریم.

11. اگر می خواهید رابطه جنسی و عاطفی را از هم جدا کنید

ایده خوبی است که انگیزه خود را کشف کنید تا اگر لازم بود بتوانید با هر مشکل حل نشده ای روبرو شوید. در هر صورت، در اینجا درست یا غلطی وجود ندارد. شما تا آخر عمر روی یک روش قفل نمی کنید. اگر به دنبال یک رابطه معمولی یا رابطه جنسی بدون عشق هستید، در اینجا چند پیشنهاد برای شما وجود دارد:

اولین و مهمترین، با شخص مقابل رو راست باشید. این عادلانه است.

در مورد آنچه می خواهید و نمی خواهید، از لحاظ جسمی و عاطفی، و چیزی که انتظارش را دارید صحبت کنید.

درباره روش های پیشگیری از بارداری و نوع رابطه جنسی بی خطر با هم صحبت کنید.

قوانینی ایجاد کنید تا از ایجاد وابستگی به یکدیگر جلوگیری کنید.

در مورد خواسته ها و عکس العمل هایتان و همینطور درباره خواسته های طرف مقابل صحبت کنید.

به خاطر داشته باشید ممکن است با وجود اینکه چه برنامه ای داشته باشید یا چقدر مراقب باشید، احساسات ظاهر شوند. به این خاطر است که احساسات غیر منتظره و تعجب آور عمل می کنند.

12. اگر بخواهید رابطه بین احساسات و روابط جنسی را عمیق تر کنید

بنابراین، با وجود هورمون ها و زیست شناسی همه این موارد، شاید نیاز به چیزی داشته باشید که این پیوند را عمیق تر کند.

در اینجا چند راه برای شروع وجود دارد:

اجازه ندهید ابتدا رابطه فیزیکی اتفاق بیفتد و بعد به نتیجه کارتان فکر کنید. برای آن برنامه ریزی کنید. تاریخی تعیین کنید. به آن اولویت بدهید.

در طول روز تماس های محبت آمیز داشته باشید. دستان یکدیگر را بگیرید. بازوی هم را نوازش کنید. همدیگر را در آغوش بگیرید. نوازش کنید. همدیگر را ماساژ دهید. لمس همدیگر لزوماً فوراً منتهی به رابطه جنسی نمی شود.

تماس چشمی برقرار کنید. این کار را اغلب اوقات انجام دهید، وقتی با او موافقید، وقتی موافق نیستید، وقتی با او شوخی می کنید و وقتی مشکلاتی در زندگی پیش می آید.

از حالت تدافعی خود بکاهید. از نظر عاطفی برای هم وقت بگذارید.

همدیگر را ببوسید. برای اینکار وقت بگذارید.

احساسات خود را بروز دهید. اگر احساسی به او دارید بگویید "دوستت دارم".

چه چیزی احساس شما را بیدار می کند؟ روشن کردن شمع، موسیقی ملایم، وان آب گرم؟ هر چه که باشد وقت بگذارید تا محیط را طوری آماده کنید که حسی که می خواهید را به شما بدهد.

درباره خواسته های جسمی خود صحبت کنید. همدیگر را به سمت آنچه که دوست دارید هدایت کنید.

وقتی همه چیز فیزیکی شد، آن را به سمت احساسات برگردانید. با هر تار بدنتان همدیگر را لمس کنید، ببینید، بشنوید، ببویید و بچشید.

با همه وجود با شخصی باشید که می خواهد در آن لحظه با شما باشد. اجازه ندهید هیچ چیز دیگر مزاحمتان باشد. تلویزیون، تلفن همراه و هر وسیله این چنینی دیگر را خاموش کنید.

جمله نهایی

بیایید با آن روبرو شویم. اگر همه افراد احساسات یکسانی داشته باشند، جهان به جای کسل کننده ای تبدیل خواهد شد. وقتی نوبت به رابطه جنسی و عواطف می رسد، روش مشخصی برای احساس وجود ندارد. فقط خودتان باشید.