محتوای سایت آموزش جنسی و زناشویی طبتاج جهت کمک به مسایل جنسی و زناشویی خانواده ها تهیه و تنظیم شده است و مناسب افراد زیر 18 سال نمی باشد. در صورتی که زیر 18 سال دارید , این سایت را ترک نمایید .
اثرات نامناسب طلاق برای خانم ها
مشکلات گرفتن طلاق
طلاق یکی از رویدادهای منفی جامعه هست که میتواند روی زن و مرد اثرات منفی بگذارد ، پس دقت داشته باشید که با یک چیزه ساده از هم جدانشوید .
به گزارش سایت طبتاج طلاق یک بدعت اجتماعی هست و بعنوان ابزاری اجتماعی در مواجه با شکست در ازدواج به کار گرفته می شود. غالبا در فرآیند طلاق یکی از طرفین، درگیری های عاطفی و رنج بیش تری را متحمل می شود و به مدت طولانی تری در بحران به سر می برد.
طلاق نه تنها اثرات اقتصادی منفی بسیاری برای خانواده دارد بلکه این اثرات در تک تک سلول های اجتماعی رخنه می کند و حتی خانواده های سالم، ناخودآگاه در اجتماع تحت تاثیر عوارض طلاق قرار میگیرند.
درجامعه ما،واقعیت زندگی زنان مطلقه در زیر انبوهی از باورهای غلط و مشکل زا نادیده گرفته می شود، درصد زیادی از زنان مطلقه، قضاوت های تنگ نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان مطلقه را باور داشته و احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی را در خود به وجود می آورد.
نیازهای اقتصادی چنین می طلبد که زنان مطلقه با تشکیل خانواده اخیر به ترمیم روحی و رفع نیازمندی های خود بپردازند. اما چنین شرایطی در جامعه ما امکانپذیر نیست، به علت چنین محدودیتی احتمال ورود زنان مطلقه به فعالیت های بزهکارانه به سبب نیازهای مالی و جنسی افزایش می دهد.
موضوع دیگر آن هست که با دقت به این که تعداد زیادی از طلاقها در اوایل زندگی اتفاق میافتد میتوان گزینههای غلط و نادرست را مهمترین علت طلاقها عنوان کرد. گاهی دقت به ظواهر زندگی آن چنان چندان می شود که اصل برقراری ازدواج و زندگی مشترک را از بین می برد.
گرچه این نکته قابل دقت هست که بعضی از افراد بر اثر احساساتی شدن تصمیم به گزینش همسر میکنند که این امر کاری بسیار اشتباه هست؛ زوجین باید قبل از ازدواج به روحیات و خلقیات هم دیگر کاملاً آگاه باشند.
طلاق راه حل آخر نیست
بعضی از زوجین به خصوص زنان معمولاً با بروز مسایل کوچک و گاهی بیارزش طلاق را گزینه می کنند.
زوجین باید بدانند طلاق راهحل مناسب و خوبی برای رهایی از مشکلات نیست. طلاق شاید ظاهراً مشکلی را حل کند ولی مشکلات دیگری را برای فرد ایجاد می کند، بنابراین زوجین باید به این نکته دقت داشته باشند که طلاق برترین راهحل نیست.
یکی از زنان مطلقه در مصاحبه با خبرنگار رویداد گفت: طلاق در واقع مشکلی را از بین نمیبرد و فقط نوع مشکلات فرد را تغییر میدهد و در تعداد زیادی از موارد مشکلات بعد از طلاق سختتر از مشکلات قبل از طلاق هست.
زنان و کودکان طلاق در معرض آسیبهای اجتماعی بیشتری نسبت به مردان قرار دارند افسردگی و به دنبال آن مشکلات روحی از جمله کوچکترین آسیبهای اجتماعی بعد از طلاق هست.
تعداد زیادی از زنان مطلقه بعد از جدایی با والدین خود زندگی می کنند ولی بعضی از زنانی که متارکه می کنند، مکان مناسبی برای گذران زندگی ندارند و حتی افرادی هم که به طور مستقل زندگی میکنند، مشکلات خاص خود را دارند.
گاهی بعضی سوءتفاهمها و توقعات نابجا باعث بروز مشکلات جدی در زندگیهای مشترک میشود که در این شرایط، مراجعه به مراکز مشاوره خانواده میتواند بسیاری از این مسائل را حل کند.
معمولاً وجود چند علت منجر به طلاق میشود
اعتیاد مهمترین عامل بیشتر طلاقها معرفی می شود ولی نمیتوان اعتیاد فرد را به تنهایی عاملی برای طلاق از طرف زوجه بیان کرد. عدم وجود مرد در منزل، بیمسئولیتی وی در برابر همسر و فرزندان همین طور عدم توانایی مرد برای تأمین مخارج زندگی مشترک که به دنبال اعتیاد فرد می آید، سبب بروز طلاق میشود.
یکی از مهمترین مشکلات زن پس از طلاق مشکلات مالی هست، در تعداد زیادی از موارد زن در مقابل طلاق از سوی شوهر از تمام حق و حقوق قانونی خود چشم پوشی می کند و یکی از آن ها مهریه می باشد .
بیشتر زنان طلاق گرفته ، مهریه خود را در هنگام طلاق دریافت نکرده و برای طلاق گرفتن مجبور به گذشتن از مهریه خود شدهاند.
این در حالی هست که بیشر زنان طلاق گرفته هیچ نفقهای دریافت نکردهاند و به علت این که بیشتر زنان در خارج از منزل به شغلی مشغول نیستند و حتی در صورت داشتن مدرک تحصیلی بینظیر، تعداد زیادی از آن ها پس از ازدواج بنا به هر دلیلی دست از کار کشیده اند، اما پس از طلاق ، برای یافتن شغلی مناسب و فراهم سازی خود دچار مشکلات بسیاری میشوند .
متاسفانه دیدگاه ناپسند جامعه نسبت به زنان طلاق گرفته به خودی خود برای آن ها مشکلات بسیاری را پدید آورده هست.
یکی دیگر از مشکلات زنان مسئله حضانت فرزندان شان هست ، تعداد زیادی از زنان در قبال مهریه و دیگر حق و حقوق مالی خود، خواهان حق نگه داری فرزندان خود میباشند.
ولی باز هم این امر حالتی نسبی دارد زیرا طبق بیان صریح قانون اگرزن دوباره ازدواج کند حضانت از وی سلب خواهد شد، و دیگر آنکه مرد می تواند از نظر خود بازگردد و حضانت فرزندان را خود به عهده بگیرد ، اما زن نمی تواند مهریه و حق و حقوق خود را پس از تغییر رای مرد باز پس بگیرد.
در واقع بعد از وقوع طلاق و وجود اختلاف در بین زن و شوهر، نخستین مسئله ای که ذهنیت زن و شوهر متوجه آن می شود، حضانت کودک یا کودکان هست که نتیجه زندگی مشترک بوده هست.
قبل از تمام مسائل فوق یکی از مشکلات زنان طلاق گرفته آزارها و مزاحمت هایی هست که همسر سابق نسبت به او روا می دارد و سعی می کند به طرق گوناگون از دیدگاه خود انتقام طلاق را از او بگیرد و با دقت به همان تحقیق ٤٥ درصد زنان طلاق گرفته از مزاحمتها و مداخلات همسر قبلی خود ابراز ناراحتی کرده و از این بابت احساس سلب حقوق فردی و اجتماعی شان را میکنند.
از سوی دیگر٤٠ درصد دیگر نیز محدودیتها و مزاحمتهای اعضای خانواده خود را مخل امنیت و آزادی خود قلمداد میکنند.
زن طلاق گرفته برای زندگی در میان یک جامعه با مشکلات عدیده ای رو به روست، اگر بخواهد با خانواده اش زندگی کند از سوی آن ها مورد آزارهای روحی قرار میگیرد، رفت وآمدهای او نظارت می شود و خانواده ها برای حفظ آبروی خود سعی می کنند از معاشرت های او بدلیل حساسیت های جامعه پیش گیری کند .
اگر بخواهد به طور مستقل زندگی کند پیدا کردن یک محل مسکونی و صاحب منزل ای که مایل به ارائه یک منزل به یک زن مطلقه باشد کاری بس دشوار هست و حتی اگر چنین منزل ای را هم بیابد باز هم باید با همسایگانی بر خورد کند که وی را تنها به چشم عمل نابود کننده زندگی خود میبینند .
شاید بتوان گفت: یکی از بزرگ ترین علل این تفکرات، رواج روز افزون ازدواج موقت توسط مردان متاهل باشد که در بیشتر موارد زنان مورد نظر از میان زنان طلاق گرفته ای میباشند که تنها به علت مشکلات بسیاری که پس از طلاق به انها فشار آورده هست تن به آن گونه زندگی مشترک میدهند