محتوای سایت آموزش جنسی و زناشویی طبتاج جهت کمک به مسایل جنسی و زناشویی خانواده ها تهیه و تنظیم شده است و مناسب افراد زیر 18 سال نمی باشد. در صورتی که زیر 18 سال دارید , این سایت را ترک نمایید .
انواع معلولیت از معلویت ذهنی تا جسمی
به گزارش سایت طبتاج معلولیت به هر گونه بیماری جسمی و ذهنی (نقص عضو یا اختلال) گفته می شود که برای افرادی که مبتلا به آن هستند انجام فعالیت های خاصی را و تعامل با محیط اطرافشان را دشوارتر می کند. یعنی محدودیت در فعالیت و یا محدودیت در مشارکت. انواع زیادی از معلولیت ها وجود دارد.
به عنوان مثال آن دسته از معلولیت ها که روی فاکتورهای زیر تاثیر می گذارند:
- بینایی
- حرکت
- فکر کردن
- به یاد آوردن
- ارتباط برقرار کردن
- شنیدن
- سلامت روانی
- روابط اجتماعی
با اینکه بعضی “افراد دچار معلولیت” گاهی به یک گروه جمعیتی از معلولین منتسب می شوند اما در واقع همین یک گروه شامل انواع افراد با طیف وسیعی از مشکلات می باشد. دو نفر با یک نوع خاص از معلولیت از جنبه های مختلف تحت تاثیر این معضل قرار می گیرند. بعضی معلولیت ها ممکن است پنهان باشند یا به سختی دیده شوند.
بر طبق یافته های سازمان بهداشت جهانی(WHO)معلولیت شامل سه بعد است:
- اختلال در ساختار یا عملکرد بدن یا عملکرد ذهنی. مثال هایی از اختلال در این موارد عبارتند از: از دست دادن اعضای بدن، از دست دادن بینایی یا از دست رفتن حافظه
- محدودیت در حرکت مثل دشواری در دیدن، شنیدن، راه رفتن یا حل مشکل
- محدویت در مشارکت در فعالیت های روزمره نرمال مثل کار کردن، شرکت در فعالیت های اجتماعی و تفریحی و گرفتن مراقبت های بهداشتی و خدمات پیشگیرانه
معلولیت می تواند:
- مرتبط با بیماری هایی باشد که در هنگام تولد بروز می کنند و ممکن است عملکرد فرد را در آینده تحت تاثیر قرار دهند. شامل عملکردهای شناختی (حافظه، یادگیری و درک)، عملکردهای حرکتی (حرکت در محیط اطراف)، عملکرد بینایی، شنوایی، رفتاری و عملکرد در سایر زمینه ها. این بیماری ها ممکن است:
o اختلال در یک ژن خاص باشند مثلا دیستروفی ماهیچه ای دوشن
o اختلال کروموزوم ها باشند برای مثال سندروم دان
o نتیجه مواجهه مادر در طی دوران بارداری با عفونت ها باشند مثلا سرخجه یا مواجهه مادر با مواد مثل الکل و سیگار.
- مرتبط با بیماری های تکاملی باشد که در طول دوران کودکی آشکار می شوند. از جمله اختلال طیف اوتیسم و اختلال کم توجهی_بیش فعالی.
- مرتبط با جراحت باشد. مثلا آسیب تروماتیک مغزی یا آسیب نخاعی
- مرتبط با یک بیماری طولانی مدت باشد. برای مثال دیابت که می تواند موجب یک معلولیت مثل از دست رفتن بینایی، آسیب عصبی یا از دست دادن عضو شود.
- معلولیت ممکن است پیش رونده باشد. مثلا دیستروفی ماهیچه ای و یا ثابت باشد مثل از دست دادن اعضای بدن و یا ادواری باشد برای مثال برخی از انواع فلج چندگانه
نقص یا اختلال در اعضای بدن چیست؟
اختلال عبارت است از فقدانِ یا تفاوت معنادار در ساختار یا عملکرد بدن یا عملکرد ذهنی. برای مثال، مشکلات در ساختار مغز می تواند منجر به بروز مشکل در عملکرد ذهنی شود و یا وجود مشکلات در ساختار چشم ها یا گوش ها می توانند به بروز مشکلات در عملکرد بینایی یا شنوایی منجر شوند.
اختلالات ساختاری
اختلالات ساختاری مشکلات قابل توجه در اجزای داخلی یا خارجی بدن هستند. مثال هایی از این اختلالات عبارتند از یک نوع آسیب عصبی که می تواند به فلج چندگانه منجر شود یا از دست دادن کامل یک جزء از بدن، مانند وقتی که عضوی از بدن قطع می شود.
اختلالات عملکردی
اختلالات عملکردی عبارتند از فقدان نسبی یا کامل عملکرد یک قسمت از بدن. مثال هایی در این مورد شامل موارد زیر می باشد: درد هایی که از بین نمی روند و یا مفاصلی که به راحتی حرکت نمی کنند.
تفاوت بین محدودیت در حرکت و محدودیت در مشارکت چیست؟
سازمان بهداشت جهانی طبقه بندی بین المللی عملکرد، معلولیت و سلامت (ICF) را در سال ۲۰۰۱ منتشر کرد. ICF زبانی استاندارد برای طبقه بندی عملکرد و ساختار بدن، فعالیت، سطوح مشارکت و بیماری های دنیای اطراف ما که سلامتی مان را تحت تاثیر قرار می دهند فراهم می کند. این توصیف به ارزیابی سلامت، عملکرد، فعالیت ها و فاکتورهای محیطی که موانعی در مشارکت کامل افراد در جامعه هستند،کمک می کند.
بر اساس نظر ICF:
- فعالیت عبارت است از اجرای یک کار یا فعالیت توسط یک شخص.
- مشارکت عبارت است از درگیری و سهیم بودن شخص در یک موقعیت از زندگی.
طبقه بندی ICF تصدیق می کند که تمایز بین این دو مقوله تا حدودی مبهم است و آنها را با هم ترکیب می کند. اگرچه که اساسا فعالیت ها در سطح شخصی اتفاق می افتند و مشارکت شامل تعامل در نقش هایی است که افراد در زندگی دارند. به عنوان مثال، استخدام، تحصیلات یا روابط. محدودیت در فعالیت و محدودیت در مشارکت باید با دشواری های تجارب یک شخص در انجام وظایف و درگیر شدن در نقش های اجتماعی انجام گیرد. فعالیت ها و مشارکت به عنوان نتیجه فاکتورهای محیطی مثل تکنولوژی، حمایت و روابط، خدمات، سیاست ها یا عقاید دیگران می توانند ساده تر یا مشکل تر انجام شوند.
طبقه بندی ICF شامل گروه بندی های ذیل از فعالیت ها و مشارکت ها می باشد:
- یادگیری و کاربرد دانش
- مدیریت وظایف و نیازها
- تحرک (حرکت و حفظ پوزیشن بدن، برداشتن و کنترل و جابجایی اشیاء، حرکت در محیط اطراف و حرکت در اطراف با استفاده از وسایل حمل و نقل)
- مدیریت وظایف خود مراقبتی
- مدیریت زندگی شخصی
- ایجاد و مدیریت روابط و تعاملات بین فردی
- مشارکت در حوزه های مهم زندگی (تحصیل، استخدام، مدیریت پول و امور مالی)
- تعامل در جامعه و زندگی اجتماعی و مدنی
مهم است که شرایط جوامع با فراهم کردن امکانات حذف کننده یا کاهش دهنده محدودیت های فعالیت و محدودیت های مشارکت برای افراد مبتلا به معلولیت بهبود پیدا کند. در نتیجه آنها می توانند در نقش ها و فعالیت های زندگی روزانه خود مشارکت داشته باشند.
انواع معلولیت های ذهنی
معلولیت ذهنی ممکن است به معنی سختی در یادگیری، حفظ اطلاعات و ارتباط برقرار کردن باشد.
معلولیت ذهنی چیست؟
ناتوانی یا معلولیت ذهنی با فردی که دارای IQ زیر ۷۰ است توصیف می شود (IQ متوسط ۱۰۰ است). همچنین با مشکلات قابل توجه فرد در زندگی روزمره مثل خود مراقبتی، ایمنی، ارتباطات و سازگاری با جامعه.
ممکن است افراد دچار معلولیت ذهنی اطلاعات را خیلی به کندی پردازش کنند و مهارت های زندگی روزمره و ارتباطات در نظر آنها سخت باشد و همچنین با مفاهیم انتزاعی مثل پول و زمان مشکل دارند.
در حدود ۳ درصد از استرالیایی ها دارای معلولیت ذهنی هستند. که موسسه بهداشت و رفاه استرالیا آن را شایع ترین معلولیت اولیه در این کشور می داند.
معلولیت ذهنی ممکن است در اثر یک بیماری ژنتیکی، مشکلات دوران بارداری و تولد، بیماری یا مشکلات سلامتی و فاکتورهای محیطی ایجاد شود.
انواع معلولیت های ذهنی
سندروم X شکننده
سندروم X شکننده شایع ترین علت شناخته شده معلولیت ذهنی ارثی در سراسر جهان است. این سندروم یک بیماری ژنتیکی است که از یک جهش( یک تغییر در ساختار DNA )در کروموزومX ایجاد می شود.
افرادی که با سندروم X شکننده به دنیا می آیند ممکن است طیف وسیعی از مشکلات فیزیکی، تکاملی، رفتاری و عاطفی را تجربه کنند. با این حال شدت این بیماری می تواند بسیار متغیر باشد.
برخی از علائم شایع آن عبارتند از تاخیر در رشد و تکامل، ناتوانی ذهنی، اضطراب، اختلال نقص توجه و بیش فعالی و رفتارهای شبه اوتیسم مثل بال بال زدن با دست ها، دشواری در تعاملات اجتماعی، دشواری در پردازش اطلاعات حسی و تماس چشمی ضعیف.
پسرها معمولا بیشتر از دخترها تحت تاثیر این بیماری قرار می گیرند. این بیماری حدودا یک پسر از هر ۳۶۰۰ پسر و یک دختر از هر ۴ هزار تا ۶ هزار دختر را تحت تاثیر قرار می دهد.
سندروم دان
سندروم دان یک نوع بیماری نیست. یک اختلال ژنتیکی است که زمانی که شخص به دلیل وجود تمام یا بخشی از یک کپی اضافه از کوروموزوم ۲۱ در DNA خود به دنیا می آید اتفاق می افتد.
سندروم دان شایع ترین اختلال کروموزومی ژنتیکی و شایع ترین علت ناتوانی در یادگیری کودکان است. در استرالیا سالانه تقریبا ۲۷۰ کودک یا یک در ۱۱۰۰ نفر با سندروم دان متولد می شوند.
افراد مبتلا به سندروم دان می توانند طیفی از مشخصه های شایع فیزیکی و تکاملی را داشته باشند همچنین بروز بیماری های قلبی و تنفسی در این افراد نسبت به سطح نرمال بالاتر است.
مشخصه های فیزیکی مرتبط با سندروم دان می تواند شامل این موارد باشد: شیب نسبتا کم رو به بالای چشم ها، صورت گرد و قد و قامت کوتاه. این افراد همچنین ممکن است دارای درجاتی از ناتوانی ذهنی و ناتوانی در یادگیری باشند اما این می تواند از شخصی تا شخص دیگر کاملا متفاوت باشد.
تاخیر در رشد و تکامل
وقتی که میزان رشد یک کودک در مقایسه با دیگر کودکان همسن او کند تر باشد ممکن است آن کودک دچار تاخیر در رشد و تکامل باشد.
یک یا چند حوزه رشد ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند. مثل توانایی حرکت، ارتباط، یادگیری، درک یا تعامل با کودکان دیگر.
گاهی کودکان دچار تاخیر در رشد ممکن است صحبت نکنند، حرکت نکنند یا به شیوه ای رفتار کنند که مناسب سن آنها نباشد. اما همزمان با بزرگتر شدن آنها، این رفتارها می توانند به سرعت پیشرفت کنند. برای دیگران تاخیر رشد این کودکان ممکن است در گذر زمان قابل توجه تر باشد و می تواند روی یادگیری و تحصیلات آنها تاثیر بگذارد.
سندروم پرادر ویلی (PWS)
سندروم پرادر ویلی یک اختلال ژنتیکی کمیاب است که حدود یک نفر در هر ۱۰ هزار تا ۲۰ هزار نفر را تحت تاثیر قرار می دهد. این بیماری یک اختلال تقریبا پیچیده است و ناشی از یک ناهنجاری در ژن های کوروموزوم ۱۵ می باشد.
یکی از شایع ترین علائم PWS گرسنگی مداوم و سیری ناپذیری است که معمولا در سن دو سالگی شروع می شود. افراد مبتلا به PWS میل شدیدی به خوردن دارند. زیرا مغز (مخصوصا هیپوتالاموس) این بیماران به آنها نمی گوید که سیر شده اند. بنابراین آنها همیشه احساس گرسنگی می کنند.
علائم این بیماری می تواند تا حدی در افراد متفاوت باشد اما تونوس ماهیچه ای ضعیف و قد و قامت کوتاه شایع هستند. یک سطح معلولیت ذهنی نیز شایع بوده و برای کودکان، زبان، حل مساله و ریاضیات مشکل خواهد بود.
افراد مبتلا به PWS همچنین ممکن است با ویژگی های مشخصی در چهره به دنیا بیایند. که عبارتند از چشمان بادامی شکل، باریک بودن سر، لب بالایی باریک، پوست و موی روشن و دهان رو به پائین.
ناهنجاری های جنینی ناشی از الکل (FASD)
ناهنجاری های جنینی ناشی از الکل به شماری از بیماری ها اشاره دارد که در زمانی که جنین متولد نشده در معرض الکل قرار می گیرد ایجاد می شود.
زمانی که مادر باردار است، الکل از طریق جریان خون مادر از جفت عبور کرده و به نوزاد منتقل می شود. و نوزاد را در معرض همان غلظتی که مادر مصرف کرده قرار می دهد. علائم این بیماری می تواند متغیر باشد با این حال عبارتند از ویژگی های مشخصی در چهره، دفورمیتی مفاصل، آسیب به ارگان هایی مثل قلب و کلیه ها، رشد فیزیکی کند، مشکلات یادگیری، حافظه ضعیف، مشکلات رفتاری و مهارت های اجتماعی ضعیف.
بسیاری از موارد نیز اغلب به عنوان اوتیسم یا اختلال کم توجهی و بیش فعالی (ADHD) تشخیص اشتباه می گیرند. زیرا بیماران اوتیسم و ADHD دارای شباهت هایی با این افراد هستند.
سازمان جهانی بهداشت توصیه می کند که افرادی که به فکر مادر شدن هستند یا آنهایی که در حال برنامه ریزی برای باردار شدن می باشند باید به طور کامل از الکل پرهیز کنند.
عوامل محیطی و سایر عوامل
گاهی یک ناتوانی ذهنی تحت تاثیر یک فاکتور محیطی یا عوامل دیگر ایجاد می شود. این عوامل تا حدی متغیر هستند اما می تواند شامل موارد زیر باشد:
- مشکلات حین بارداری مثل عفونت های ویروسی یا باکتریائی
- مشکلات حین تولد نوزاد
- قرار گرفتن در معرض سم هایی مثل سرب و جیوه
- مشکلات ناشی از بیماری هایی مثل مننژیت، سرخک یا سیاه سرفه
- قرار گرفتن در معرض الکل و سایر مواد
- تروما
- و حتی علل ناشناخته
انواع معلولیت فیزیکی
انواع متفاوتی از معلولیت فیزیکی می تواند قابلیت و تحرک جسمی اشخاص را به صورت دائمی یا موقت تحت تاثیر قرار دهد.
ناتوانی (معلولیت) جسمی چیست؟
معلولیت های فیزیکی می توانند قابلیت و تحرک جسمی اشخاص را به صورت دائمی یا موقت تحت تاثیر قرار دهند.
علل ناتوانی های فیزیکی می توانند متفاوت باشند اما این علل می توانند شامل اختلالات ژنتیکی یا ارثی، بیماری های جدی یا آسیب ها باشند.
انواع معلولیت های فیزیکی (جسمی)
آسیب مغزی اکتسابی
آسیب مغزی اکتسابی در نتیجه صدمه ای که بعد از تولد به مغز وارد می شود رخ می دهد. این آسیب ها می توانند از طریق طیف وسیعی از عوامل از جمله ضربه به سر، سکته، الکل یا مواد مخدر، عفونت، بیماری هایی مثل ایدز یا سرطان یا کمبود اکسیژن ایجاد شوند.
برای بسیاری از افراد مبتلا به آسیب مغزی شایع است که در پردازش اطلاعات، برنامه ریزی و حل مسائل مشکل داشته باشند. همچنین این افراد ممکن است تغییراتی در رفتار و شخصیت، توانایی های جسمی و حسی یا تفکر و یادگیری خود تجربه کنند.
اثرات آسیب های مغزی و معلولیت هایی که ایجاد می کنند می توانند دائمی یا موقت باشند.
آسیب ستون فقرات
اگر به ستون فقرات فشار زیادی وارد شود و یا اگر تامین اکسیژن یا خون آن قطع گردد ممکن است آسیب ببیند. وقتی ستون فقرات آسیب ببیند منجر به کاهش عملکردهایی مثل تحرک یا حواس می شود.
در بعضی از افراد، آسیب دیدگی ستون فقرات منجر به فلج نیمه پایینی بدن می گردد (فقدان عملکرد در نواحی زیر گردن)
در استرالیا، تصادفات عامل ۷۹ درصد از آسیب های نخاعی شناخته می شود که اکثرا در اثر وسایل نقلیه موتوری یا سقوط اتفاق می افتند. دلایل دیگر عبارتند از سرطان، آرتریت، عفونت ها، لخته های خونی و بیماری های حاد شونده ستون فقرات.
همچنین تحت تاثیر قرار دادن توانایی تحرک در اثر فلج، می تواند نواحی زیادی از بدن فرد مثل سیستم های تنفسی و قلبی عروقی، عملکرد مثانه و روده ها، دما و توانایی های حسی را متاثر کند.
اسپینا بیفیدا
اسپینا بیفیدا تشکیل ناکامل قفسه سینه و ستون فقرات در رحم مادر می باشد. این بیماری می تواند باعث شود که ستون فقرات و اعصاب به جای اینکه داخل یک مجرای استخوانی احاطه شده با ماهیچه قرار بگیرند، در سطح پشت بدن نمایان شوند.
افراد مبتلا به اسپینا بیفیدا طیفی از معلولیت های جسمی خفیف تا شدید را تجربه می کنند که عبارتند از فلج یا ضعف در پاها، روده و بی اختیاری مثانه، هیدروسفالی (وجود بیش از حد مایع در حفره های مغز)، دفورمیتی (تغییر شکل) قفسه سینه و مشکلات یادگیری.
علت اسپینا بیفیدا به خوبی مشخص نشده است. اما احتمالا ناشی از عوامل محیطی و ژنتیکی می باشد. گفته می شود که مصرف کافی فولات توسط مادر در اوایل بارداری عامل مهمی در جلوگیری از گسترش اسپینا بیفیدا در کودک است.
فلج مغزی
فلج مغزی معمولا ناشی از آسیب به مغز در حال رشد قبل یا در حین تولد است که ناشی از کاهش مقدار خون و کمبود اکسیژن در مغز می باشد.
بیماری های حین تولد مثل سرخجه (سرخک آلمانی)، آسیب به مغز در تصادفات، مننژیت در کودکان کم سن و تولد زودتر از موعد می توانند علل این بیماری باشند.
در استرالیا بیش از ۹۰ درصد موارد فلج مغزی ناشی از آسیب مغزی در زمان حاملگی مادر یا قبل از یک ماهگی نوزاد است. با این حال ۱۰ درصد از افراد در دوره های بعدی زندگی دچار این معلولیت می شوند که معمولا در نتیجه عفونت هایی مثل مننژیت یا آنسفالیت، سکته یا یک آسیب سر شدید می باشد.
افراد مبتلا به فلج مغزی ممکن است ضعف، دشواری در راه رفتن، فقدان کنترل ماهیچه، مشکلات هماهنگی، حرکات غیر ارادی و سایر علائم را تجربه کنند.
فیبروز سیستیک (CF)
فیبروز سیستیک (CF) یک بیماری ژنتیکی ارثی است که سیستم تنفسی، گوارشی و تولید مثل را تحت تاثیر قرار می دهد. این بیماری به طور خاص بر غدد عرق و غدد مخاطی تاثیر می گذارد و باعث می شود که مخاط، سفت و چسبنده شوند. در مورد ریه ها این بیماری می تواند مجاری هوایی را مسدود کرده و باکتری ها را مهار کند که این امر موجب آسیب ریه و عفونت های مکرر می گردد.
در استرالیا بیش از یک نفر در هر ۲۵ نفر ناقل ژن فیبروز سیستیک است. اما ناقل بودن به این معنی نیست که شما نیز به CF مبتلا خواهید شد.
طیفی از علائم دیگر تحت تاثیر CF در دیگر قسمت های بدن ایجاد می شوند که عبارتند از عفونت های سینوسی، آسیب کبدی، دیابت، رشد ضعیف، اسهال و ناباروری.
افراد مبتلا به CF همچنین ممکن است دارای سطوح پایینی از نمک در بدنشان باشند که مشکلاتی از قبیل خستگی مفرط، گرفتگی عضلات و کم آبی بدن را ایجاد می کند.
صرع
صرع یک بیماری عصبی است که در آن، شخص دارای تشنج های مکرر ناشی از انفجار ناگهانی فعالیت الکتریکی در مغز می شود. تشنج ها می توانند باعث حرکت های غیر عادی، احساسات و هیجانات عجیب و تغییر در رفتار فرد شوند. یا اینکه باعث از دست رفتن هوشیاری بیمار گردند.
علت صرع هنوز مشخص نیست. با این حال آسیب های مغزی، سکته ها، سرطان، عفونت مغزی، ناهنجاری های ساختاری مغز و دیگر عوامل ژنتیکی می توانند باعث صرع شوند.
انواع مختلفی از صرع وجود دارد و ماهیت و شدت تشنج هایی که افراد تجربه می کنند به طور گسترده ای متفاوت می باشد. بعضی از افراد می توانند تشنج های خود را با دارو کنترل کنند و این بیماری برای همه مادام العمر نیست.
مالتیپل اسکلروزیس (MS)
بیماری MS وقتی که غلاف میلین_بافت حمایت کننده دور فیبرهای عصبی در بدن آسیب ببیند رخ می دهد که باعث ایجاد لکه های غیر یک دست یا زخم می شود. زخم ها می توانند در پیام های فرستاده شده از طریق سیستم عصبی مرکزی مداخله کرده و مغز، عصب های اپتیک (چشمی) و ستون فقرات را تحت تاثیر قرار دهند.
علائم MS خیلی متغیر هستند. اما می تواند شامل خستگی مفرط، کاهش کنترل حرکتی، مور مور شدن، بی حسی، اختلالات بینایی، کاهش حافظه، افسردگی و اشکالات شناختی باشد.
پیش بینی پیشرفت و شدت بیماری MS می تواند دشوار باشد. می تواند در یک شخص خیلی کند پیشروی کند و در شخصی دیگر خیلی سریع تر.
دیستروفی ماهیچه ای
دیستروفی ماهیچه ای عبارت است از گروهی از اختلالات ژنتیکی که به ضعف برگشت ناپذیر و پیش رونده و از دست رفتن حجم ماهیچه منجر می شود. بیش از ۳۰ نوع مختلف از دیستروفی ماهیچه ای وجود دارد که هر کدام از آنها علل مخصوص به خودش را دارد.
نشانه ها و علائم می توانند خیلی متفاوت باشند. با این حال می تواند شامل راه رفتن دشوار، تنفس یا بلع دشوار، محدودیت در حرکت مفاصل و قلب و دیگر مشکلات ارگانی باشد.
علائم و نشانه های شایع ترین نوع این بیماری در دوران کودکی ظاهر می شود. با این حال علائم دیگر تا سن میانسالی و یا بزرگتر آشکار نمی گردند
سندروم تورت
سندروم تورت یک اختلال عصبی است که شامل آوازها، صداها و حرکات تکراری و غیر ارادی می گردد که تیک نامیده می شوند. این تیک ها عصبی هستند نه رفتاری که به این معنی است که افراد مبتلا به سندروم تورت نمی توانند آنها را کنترل کنند.
تیک های صوتی می توانند شامل فن فن کردن (بینی بالا کشیدن)، صاف کردن گلو، نچ نچ کردن، خرناس کشیدن و پراندن کلمات یا عبارات غیر قابل قبول از نظر اجتماعی باشند. تیک های حرکتی می توانند شامل پلک زدن، شانه بالا انداختن، جنباندن بینی، تکان دادن سر، حرکت های صورت، لمس اشیاء و افراد، چرخش به اطراف، تقلید از کارهای شخص دیگر یا بالا و پایین پریدن باشند.
سندروم تورت معمولا بین سنین ۲ تا ۲۱ سالگی تشخیص داده می شود. مشخص نیست که دقیقا چه چیزی باعث سندروم تورت می شود اما علت آن احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و نوروشیمیایی (مواد شیمیایی مغز) می باشد.
کوتولگی
این بیماری، کوتاهی قد (رشد ناهنجار اسکلت) است که می تواند در اثر بیش از ۳۰۰ بیماری ژنتیکی و پزشکی ایجاد شود. این بیماری به طور کلی به این صورت تعریف میشود که در آن قد یک فرد بزرگسال ۴ فوت و ۱۰ اینچ یا کمتر است. متوسط قد شخص مبتلا به این بیماری ۴ فوت می باشد.
در کل ۲ گروه بندی برای این بیماری وجود دارد:
1.کوتولگی نامتناسب: در کوتولگی نامتناسب، بعضی از قسمت های بدن در بیماران مبتلا به این نوع،کوچکتر هستند در حالی که قسمت های دیگر متوسط یا بزرگتر از متوسط هستند.
2.کوتولگی متناسب: در کوتولگی متناسب، بیماران دارای اعضای بدن تقریبا متناسبی هستند و تمام قسمت های بدن به یک اندازه کوچک می باشند.
کودکان مبتلا به این بیماری ممکن است در مهارت های حرکتی پیشرونده دچار تاخیر شوند. با این حال این بیماری هیچ ارتباطی با معلولیت ذهنی ندارد.
انواع معلولیت های حسی
انواع مختلف معلولیت های حسی یک یا چندین حس را تحت تاثیر قرار می دهند. حس بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه، چشایی و آگاهی کیهانی.
معلولیت حسی چیست؟
یک معلولیت حسی، ناتوانی در حواس است. مثل بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و چشایی.
به این دلیل که ۹۵ درصد از اطلاعات دنیای پیرامون ما از حس های بینایی و شنوایی مان به دست می آیند، معلولیت حسی می تواند روی چگونگی جمع آوری اطلاعات از دنیای اطراف تاثیر بگذارد.
انواع معلولیت های حسی
اختلال طیف اوتیسم (ASD)
اختلال طیف اوتیسم عبارت است از یک نوع ناتوانی تکاملی که در تمام عمر ادامه پیدا می کند. این اختلالات بر نحوه تعامل فرد با دنیای اطراف و همچنین با افراد دیگر تاثیر می گذارند. از هر ۲۰۰ نفر استرالیایی حدودا یک نفر دارای اوتیسم است و احتمال ابتلای پسران به اوتیسم نسبت به دختران ۴ برابر است.
اثرات اوتیسم گسترده هستند و می توانند شامل مشکلات در تعاملات و ارتباطات اجتماعی، علایق و رفتارهای تکراری و محدود و حساسیت به تجربه های حسی مثل صدا، نور و غیره باشند. از آنجایی که اوتیسم می تواند بسیار متغیر باشد، کلمه “طیف” دامنه مشکلاتی را که فرد درگیر اوتیسم می تواند تجربه کند را توصیف می نماید.
اوتیسم یک ناتوانی پیچیده است و علت آن به خوبی شناخته شده نیست. تا جایی که می دانیم علت مجزایی برای آن وجود ندارد. به جای آن می توانیم بگوئیم که این اختلال احتمالا ناشی از ترکیب عوامل ژنتیکی و محیطی است.
نابینایی و کم بینایی
قانونا یک شخص زمانی نابینا محسوب می شود که نتواند در فاصله ۶ متری خود چیزی را ببیند که یک شخص نرمال در این فاصله می تواند ببیند و یا اگر قطر دامنه دید کمتر از ۲۰ درجه باشد.
زمانی به یک شخص کم بینا گفته می شود که کاهش بینایی دائمی داشته باشد و روز به روز بر میزان بینایی شخص تاثیر گذاشته و قابل اصلاح با عینک نباشد.
نابینایی و کم بینایی می تواند در نتیجه شماری از بیماری ها، شرایط و تصادفات مختلف رخ دهد. بعضی از بیماری های چشمی مادرزادی هستند (در زمان تولد یا نزدیک به آن ظهور می کنند) در حالیکه بعضی دیگر از این بیماری ها در مراحل بعدی زندگی ایجاد می شوند. برخی علل خاص کاهش بینایی می تواند شامل ضربه به چشم، عیوب چشمی، آلبینیسم، تباهی لکه زرد (دژنراسیون ماکولا)، دیابت، آب سیاه، آب مروارید و تومورهای چشمی باشد.
در حالی که برخی اشکال کاهش بینایی قابل پیشگیری و حتی قابل بر عکس شدن هستند، دیگر اشکال آن ممکن است همزمان با سن افراد گسترش پیدا کنند. این موارد در افراد بالای ۶۵ سال شایع تر می باشند.
ناشنوایی و کم شنوایی
کم شنوایی که همچنین به عنوان اختلال شنوایی شناخته می شود، ناتوانی کلی یا نسبی در شنیدن است. اگر شخصی شنوایی خیلی کمی داشته باشد یا اصلا نشنود عبارت “ناشنوا” می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
آسیب به هر بخش از گوش خارجی، داخلی و میانی می تواند باعث کاهش شنوایی شود که می تواند از ناشنوایی خفیف تا عمیق باشد.
علل کم شنوایی می توانند نسبتا متغیر باشند. و می تواند شامل اشکال در استخوان های داخل گوش، آسیب عصب حلزونی، مواجهه با صدای خیلی بلند، بودن در معرض بیماری ها در داخل رحم، سن، تروما و دیگر بیماری ها باشد.
اختلال پردازش حسی
اختلال پردازش حسی شرایطی است که در آن، فرد در دریافت و پاسخ به اطلاعاتی که از طریق حواس به دست می آیند دچار اشکال می شود. می تواند به این معنی باشد که این افراد، اطلاعات حسی روزمره مثل اطلاعات لمسی، صدا و حرکت را به غلط تفسیر می کنند.
وقتی شخصی دچار اختلال پردازش حسی می باشد قادر به درک و حس کردن اطلاعات هست، با این حال مغز، اطلاعات را به روشی غیر معمول تجزیه و تحلیل می کند. این اختلال می تواند فقط روی یک حس یا روی حس های چندگانه تاثیر بگذارد.
برخی افراد مبتلا به اختلال پردازش حسی نسبت به چیزهای موجود در محیط به شدت حساس هستند. صداهای معمولی ممکن است برای آنها دردناک یا طاقت فرسا باشد و احساس بافت های خاصی روی پوست ممکن است برایشان بسیار ناراحت کننده باشد.
در مورد اینکه آیا اختلال پردازش حسی می تواند به خودی خود یک اختلال باشد جای بحث وجود دارد. با این حال این اختلال به عنوان یک مشخصه شایع دیگر ناتوانی ها مثل اختلال طیف اوتیسم، دیسلکسی (خوانش پریشی)، MS و سندروم تورت پذیرفته شده است.
افراد مبتلا به معلولیت های جسمی
مشخصه شایع در معلولیت های جسمی این است که برخی جنبه های عملکرد فیزیکی شخص معمولا یا تحرک و چابکی و یا قابلیت تحمل تحت تاثیر قرار می گیرند. افراد دچار معلولیت های جسمی معمولا در مورد نیازهای خود ماهر هستند و اثر معلولیت خود را درک می کنند.
انواع متفاوتی از معلولیت ها و انواع مختلفی از موقعیت هایی که افراد معلول جسمی تجربه می کنند وجود دارند. معلولیت ممکن است دائمی و یا موقتی باشد و ممکن است از زمان تولد وجود داشته باشد و یا در مراحل بعدی زندگی کسب شود. افراد مبتلا به معلولیت های یکسان مثل سایر افراد دیگر توانایی های متفاوتی دارند.
نکات:
- همیشه قبل از کمک به افراد معلول از آن ها بپرسید که به کمک احتیاج دارند یاخیر.
- در زمان صحبت با یک شخص معلول در سطح خودش با او حرف بزنید.
- هرگز تصور نکنید که شخص دارای معلولیت جسمی دارای ناتوانی ذهنی نیز هست.
- قبل از هل دادن ویلچر یا وسایل کمک حرکتی فرد معلول، از او اجازه بگیرید.